شهیدنورکرم عزیزی سال۱۳۳۶در روستای سرچغای شهرستان نورآباد در خانواده ای مذهبی و کم بضاعت متولد شد. به علت نبود امکانات آموزشی از تحصیل محروم ماند. سیزده سال داشت که مادرش را از دست داد،حالا او تنها پسر خانواده بود و زندگی مسئولیت های زیادی بر دوشش نهاده بود. سختی های خاص روستا نشینی، او را بزرگ پرورانده بود. پدرش خانه و خانواده را به شهر آورد تا زندگی بهتری بگذرانند. نورکرم که برای امرارمعاش خانواده باید کار میکرد راهی کرج شد و مدت چند سال آنجا کار کرد. مقارن با انقلاب به واسته دوستان دانشگاهیش از قافله انقلاب عقب نماند و با جو دانشگاه در ارتباط بود و در بیشتر راهپیمایی ها شرکت می کرد. آتش زدن مشروب فروشی ها از اصلی ترین برنامه هایشان بود.یک سال مانده به انقلاب به نورآباد آمد با مغازه ای کوچکی زندگی را بنیان نهاد وازدواج کردانقلاب پیروز شد و جنگ تحمیلی آغاز گردید. مغازه اش را تعطیل کرد و راهی جبهه شد. چند ماه بعد برگشت و مدتی در کنار خانواده ماند امّا چون دوری از قافله شهدا و دوستانش را تحمل نداشت چوب حراج را بر مغازه اش گذاشت و در ۲۵/فروردین/۱۳۶۵ دوباره عازم جبهه ها شد اما انگار این بار با دفعه قبل متفاوت بود.
شهید عبدالرضا خلیلی اعزامی از سپاه پاسداران نورآباد مسئول پرسنلی گردان بود.وقتی دید که نیروها به شدت تشنه هستند و برای آب در مضیقه قرار گرفته اند، فدا کارانه یک بیست لیتری را بر داشت و رفت از چشمه ای که در آن حوالی بود آب آورد و بین بچه ها توزیع کرد، اما آب به عده ای نرسید.
گفت:«بچه ها ناراحت نباشید الان دوباره آب می آورم.»
مجدداً با همان بیست لیتری برای آوردن آب رفت.
نیروها منتظر آب بودند اما خبری نشد.
وقتی جویا شدیم دیدیم که در کنار چشمه آب به شهادت رسیده بود.
شهید گل میرزا بختیاری ازشهدای گرانقدر روستای سراب غضنفر است این شهید عزیز دومین شهید مواد مخدر در استان لرستان است که جان شیرین خود را تقدیم انقلاب اسلامی کرده است.
در سال 64 از طرف حوزهی علمیه به مشهد مقدس مشرف شدند. سعید پس از برگشت اظهار نمود شب در خواب دیده سیدی به او گفته است که درنگ جایز نیست، باید به جبهه برود و بر همین اساس و با اعتقاد کامل و راسخ خواستار اعزام به جبهههای نبرد حق علیه باطل شد.
او جبههی جنگ را بر مراسم عروسی ترجیح داد و در منطقهی عملیاتی حاج عمران با تیر مستقیم توپ به لقای دوست شتافت.راوی:مادرشهیدسعیدشهبازی
24اردبهشت سالروز شهادت جمع کثیری از شهدای لرستان خصوصا 20 نفر از شهدای دلفان در عملیات حاج عمران است به همین مناسبت رهبر معظم انقلاب که درآن زمان رئیس جمهور وقت بودند پیامی فرستادند
متن پیام
سلام مرا به مردم شهید پرور لرستان و شهر خرم آباد و علمای محترم ابلاغ کنید.
من رشادت و پایداری مردم و عشایر غیور را در وقایع در جبهه و جنگ شنیده و اطلاع دارم ، لیکن در سال ینجاه و نه شخصاًشجاعت و دلاوری های داوطلبان مخلص آن استان بوده و از نزدیک روحیه مبارزه آنان را شناخته ام .نبرد آنان بیش از آنچه شنیدنی باشد دیدنی است ، تأسف عمیق و تبریک و تسلیت مرا به مناسبت وقایع حاج عمران به همه ی آن عزیزان به خصوص خانواده ی محترم شهدا ابلاغ فرمائید .آمید وارم با شهد پیروزی در آینده ای نه چندان دور کام این امت بزرگ شیرین شود . از قول من به مردم اطمینان بدهید که پیروزی ما انشاءاله و به فضل و لطف الهی دیر و زود دارد و لی سوخت سوز ندارد.
شهید حمزه قبادی در سال 1344 (ه.ش) در شهرستان دلفان در خانواده ای مذهبی و متدین به دنیا آمد و تحصیلات ابتدایی را در همان جا ادامه داد؛ شهید بارها در مدرسه بخاطر دورد نفرستادن به شاه تبیه شدند، اما هرگز از عقاید و باورهای دینی و سیاسی خود دست برنداشتند.
شهیدمحمدکاظم یاری
نام پدر شیرخان
محل تولد:شهرستان دلفان
تاریخ تولد 1344
تاریخ شهادت:1361
محل شهادت:کوشک
عملیات رمضان
فرازی از وصیت نامه شهید
پدر عزیزم درود برتو که مانند ابراهیم (ع)به فرمان خدای بزرگ فرزندت را به قربانگاه فرستادی وبدان وآگاه باش که فرزندت از فرمان باری تعالی سرپیچی نمی کند و مرگ در راه خدا را سهادت می داند وزندگی را جز در راه عقیده نمی داند مرا حلال کنید ،از محضر شما تقاضامندم خواهران وبرادرانم را با فرهنگ و اخلاق اسلامی تربیت کنید تا راه راست را برای زندگی انتخاب کنند
خاطره ای ازشهید
جهت ثبت نام در جبهه باتوجه به اینکه سنش کم بوده شناسنامه خودرا دستکاری می نماید وهمین امر باعث می شودکه به جبهه اعزام شود
تصاویری از شهید