در شب عملیات مرحله اول بیت المقدس که در منطقه فکه انجام گرفت هر یک از رزمندگان یک قمقمه آب با خود همراه داشتند ولی شهید هاشم مرادی دوعدد قمقمه به همراه داشت و از ایشان که پرسیدیم گفتند: یک قمقمه برای نوشیدن ویک قمقمه برای وضو گرفتن .متوجه شدم ایشان دائم الوضوء هستند.
« راوی حاج علی محمد نظری »
شهید هاشم مرادی در سال 1338در روستای اشرف آباد از توابع شهرستان دلفان دریک خانواده مذهبی و متدین دیده به حیات گشود.تحصیلات ابتدایی را در روستاگذراند .جهت ادامه تحصیل راهی نورآباد شد، تحصیلات متوسطه را در این شهرتمام ودرسال 1359موفق به اخذ مدرک دیپلم در رشته فرهنگ وادب گردید . در طول سالهای تحصیل درمقطع متوسطه ارتباط نزدیکی با علماءوشخصیتهای دینی داشت .همواره درخط حضرت امام (ره )فعالیت می کرد .پس ازپیروزی انقلاب با هدایت روحانیت در انجام کارهای انقلابی وارد فعالیت شدند.ایشان بیشتراوقات رادر مسجد جامع شهر بودند . باوجوداینکه فاصله منزل تامسجد جامع شهر دوربودبرای نماز صبح سعی می کرد در مسجد حضوریابد ونماز رادرمسجد بخواند.یکی از کارهای ماندگار ایشان تشکیل کلاسهای آموزش قرآن درسطح شهرنورآبادبود درمکانهای مختلف که عمدتاً ،منزل شخصی افرادبود وبا استقبال مردم همراه وتا مدتها این کلاسها ادامه یافت. وی درسال1360ملبس به لباس مقدس پاسداری شدند . درانجام امور دینی ومذهبی بسیار جدی ومقید بودند ،حتی در حین انجام کارکشاورزی در تابستان داغ وسوزان وبدورازکمترین امکانات رفاهی برانجام فرائض دینی تاکید داشتند نزدیکان خود را به اهمیت مسائل دینی وانجام فرائض خصوصاً نماز وروزه توصیه می نمودند. . سرانجام وی پس از چند مرحله اعزام وحضور درجبهه های حق علیه باطل در تاریخ 1361/2/16در عملیات بیت المقدس در منزلگاه عاشقان فکه به آرزوی دیرینه اش شهادت رسید.راهش پر رهرو باد
از شهدایی که بنده در اکثر سخنرانی هایی که در شهرهای دیگر به بیان خاطراتی
از ایشان می پردازم شهید هاشم مرادی است، شهیدی که سابقه آشنایی من با
ایشان به قبل از انقلاب بر می گردد و در خانواده ای مذهبی زندگی می کرد و
پدر بزرگوارشان کاسب بود و یک مغازه داشت و بعضی اوقات که شهید هاشم مغازه
بود پس از فروش اجناس خمس آن را کنار می گذاشت و پرداخت می کرد و از همان
دوران نوجوانی انسانی با ایمان و با اخلاص بود و بنده همیشه ارادت خاصی
نسبت شهید مرادی داشتم و معمولا پشت سر ایشان نماز میخواندم، تا اینکه در
زمان جنگ همیشه یک سئوال ذهنم را مشغول کرده بود که چرا ایشان وقت نماز
لباس های نظامی اش را عوض می کند و با لباس شخصی نماز می خواند؟ خیلی به
ایشان اسرار میکردم که دلیل این کار را توضیح دهد و پس از اسرار من جواب
این کار را اینگونه توضیح داد و گفت: «این لباس ها لباسی است که سپاه از
پول بیت المال برای ما خریداری کرده و لباس خدمت است اما نماز یک امر شخصی
است
راوی :سردار نصرت الله سیف
منبع :سلام دلفان